میون غربت کوفه موندم سرگردون سید مهدی حسینی + متن شعر

میون غربت کوفه موندم سرگردون

متن شعر

میون غربت کوفه موندم سرگردون

اینا نمیدونن چیه اصلا مهمون

کاش میشد مینوشتم واست با خون

هرجای راهی قافله رو برگردون

سیوف بدل السلام

منو با سنگ زدن میون ازدحام

سیوف بدل السلام

حرف کشتنت رو دارن میزنن مدام

سیوف بدل السلام

اگه اینه کوفه پس وای به حال شام

از فکر حال بچه هات پریشونم حسین

گفتم بیا اما الآن پشیمونم حسین

****

برای غارت خیمت لشکر آوردن

عصا و نیزه و خنجر آوردن

سه شعبه واسه ی اصغر آوردن

بیا ببین که اشکمو در آوردن

خدا پشت و پناه تو

مونده چشمای ترم خیره به راه تو

خدا پشت و پناه تو

خواب دیدم سنگ زدن به روی ماه تو

خدا پشت و پناه تو

بمیرم الهی واسه قتلگاه تو

آبت میدن تو قتلگاه نمیدونم حسین

گفتم بیا اما الآن پشیمونم حسین

سید مهدی حسینی
شب ۱ ماه محرم ۱۴۰۴
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
Rubika: @mohjat_net
www.Mohjat.Net

متن کامل