

نشسته ام بنویسم که قامتت طوباست متن شعر مداحی
نشسته ام بنویسم که قامتت طوباست
نگات مثل علی و صدات مثل خداست
نشسته ام بنویسم علیست بابایت
نشسته ام بنویسم که مادرت زهراست
نشسته ام بنویسم هزار ایول الله
هنوز هم که هنوز است پرچمت بالاست
سکوت کردی و اما حسین شهر شدی
سکئت کردن تو کربلاست عاشوراست
اگر چه جلوه نکردی همه کم آوردند
نبود دست تو آری خدا چنین می خواست
قرار بود که در طلح کربلا بشوی
سکوت پیش بگیری و لا فتی بشوی
نشسته ام بنویسم که سفره داری تو
همیشه بیشتر از حد انتظاری تو
به دست با کرمت میدهی کریمانه
به سائلان حسینت هر آنچه داری تو
اگر بناست بسوزد به آتش فردا
قسم به چادر زهرا نمیگذاری تو
نخواستم بنویسم ولی نفهمیدم
چطور شد که نوشتم حرم نداری تو
نوشتم از سر این کوچه رد نشو اما
نگاه کردم و دیدم چگونه داری تو
تلاش میکنی از مادرت جدا نشوی
تلاش میکنی او را حرم بیاری تو
میان کوچه به دنبال توست مادر تو
میان کوچه به دنبال گوشواری تو
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net