متن مداحی [ نفس نفس های بریدت ] سیدمهدی حسینی

بازدید: 429 بازدید

نفس نفس های بریدت دیگه به شماره افتاده

ببین که پهلوون خیبر چجوری به خواهش افتاده

تو بهتر از همه میدونی تو دل علی چقدر درده

علی فقط تو این دنیا به دور سر تو میگرده

زهرا راضی نشو غریب تر از این بشم

میدونی بی تو دیگه چه غربتی میکشم

اصلاً غصه نخور میخوام بدونی فقط

عزیز من عمر من یه خواسته دارم ازت

از علی رو بگیر اما بمون

دست به پهلو بگیر اما بمون

از کوچه حرفی نزن اما بمون

جان حسین و حسن زهرا بمون

****

من که غریبم اما زهرا نزار ببینم غریبیتو

ببین کجا کشیده کارم تو بری چیکار کنم بی تو

تو نور آسمونیایی واسه چی کبودی ای ماهم

بمونی مثل روز اول خونه رو میسازیمش باهم

اما این کوچه رو چیکار کنم بعد از این

چطوری یادم بره که افتادی رو زمین

جا خوردی وقتی که دست علی بسته بود

جا خوردم دیدمت میون آتیش و دود

شکوه کن تا سحر اما بمون

گریه کن پشت در اما بمون

باشه نگو حتی به من اما بمون

جان حسین و حسن زهرا بمون

****

حسینتو بغل گرفتی برا همه روضه میخونی

غصه ی بچه ها رو داری تو آخر کارو میدونی

این دو سه ماهه جبرئیلم برا تو تسلیت آورد

اشکای روضه ی حسینو برا آسمونیا میبرد

با این حال وخیم بلند میشی نیمه شب

یه ذره آب میبری بالاسر تشنه لب

داری دق میکنی جلوی چشمای من

زهرا اصلاً چیه قصه ی این پیروهن

کشته ی بی سپاه دور از وطن

گوشه ی قتلگاه بی پیروهن

مغسلٌ بالجراح خونین بدن

مجرعٌ بالرماح ای بی کفن

 

جدیـدتـرین اشعار در ایـتا: کلیک کنید
جدیدترین اشعار در تلگرام: کلیک کنید

جهت دانلود صوت کلیک کنید

حاج سید مهدی حسینی
شب دوم فاطمیه دوم سال ۱۴۰۲
شهادت حضرت زهرا
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید

Mohjat.Net
.

مطالعه بیشتر