نقش زیبای تو از اوج هنر می آید
آن همه معجزه از دست تو بر می آید
پیش پای تو زمین کم به نظر می آید
دو سه باریست ز معشوق خبر می آید
نام حیدر به تو مولا چقدر می آید
شعر چشمان تو از هر چه غزل میریزد
از پی ات حی علی خیر عمل میریزد
چند صد بار زمین حداقل میریزد
وقتی از گوشه لبهات عسل میریزد
پشت بند عسلت طعم شکر می آید
نام حیدر به تو مولا چقدر می آید
لب خود باز بفرما که هوا میخواهم
دائم العشقم و هر روز تو را میخواهم
هر چه در راه شما هست بلا میخواهم
شاعری مستحقم از تو عبا میخواهم
این چه سریست که شعر تو سحر می آید
نام حیدر به تو مولا چقدر می آید
باز در معرکه غوغا شده ما شاء الله
بند از قلب همه وا شده ما شاء الله
پشت دشمن چقدر تا شد، ما شاء الله
علی از دور هویدا شده ما شاء الله
ها علی بشر کیف بشر می آید
نام حیدر به تو مولا چقدر می آید
اسداللهی و شمشیر نمیخواهی که
سپر و جوشن و زنجیر نمیخواهی که
نعره ات میکُشد و تیر نمیخواهی که
فاتحی این همه تکبیر نمیخواهی که
وقت هوهوی تو شمشیر دو سر می آید
نام حیدر به تو مولا چقدر می آید
به رسولان تواریخ ولایت داری
مستقیما ز خدا بر همه حجت داری
تو پیمبر نشده این همه امت داری
جمله ای حرف بزن بس که حلاوت داری
رو مگردان به خدا خم به کمر می آید
نام حیدر به تو مولا چقدر می آید
سیزده روز شده حس تکلم دارم
گشته ای ساقی و من میل تبسم دارم
چارده قرن سری گرم از آن خُم دارم
پدر خاک شدی شوق تیمم دارم
مژده ای دل که مسیحا ز سفر می آید
نام حیدر به تو مولا چقدر می آید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.
وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com
مهجه | www.Mohjat.net
@mohjat_net