گرچه از وصف تو شاعر
با دل و جان مینویسه
از تو گفتن کار ما نیست
از تو قرآن مینویسه
نور رستاخیز گوهر قرآن
نعمتی که از تو گفته کوثر قرآن
راه پیغمبر با تو کامل شد
تا به دنیا اومدی این آیه نازل شد
انا اعطیناک الکوثر
ولی وای از دل پیغمبر
انا اعطیناک الکوثر
آخ خجالت زده شد حیدر
انا اعطیناک الکوثر
فضه دید چی شده پشت در
انا اعطیناک الکوثر
دید که زنده زنده سوخت آخر
فضه فضه فضه خذینی
کار زنونه است جمع کن هرچی میبینی
فضه فضه درد من اینه
لگداشون کار سقط جنینه
انا اعطیناک الکوثر مادر مادر
****
شعله ها پر کردن آخر
کاسه ی صبر علی رو
خواست بسوزونه مغیره
کوثر و قدر علی رو
کافرای شهر آیه سوزوندن
پیش چشمای در و همسایه سوزوندن
سوخت و سوخت حیدر محسنم همراش
رد شدن از روی قرآن چل نفر اوباش
انا اعطیناک الکوثر
میزدن زنو جلو شوهر
انا اعطیناک الکوثر
یکی سیلی زد با انگشتر
انا اعطیناک الکوثر
میرسه به کربلا این شر
انا اعطیناک الکوثر
شعله و موی سر دختر
عمو ندیده اگه دیدی نگی زجر مومو کشیده
کربلایی حسین ستوده
شب شهادت فاطمیه اول ۱۴۰۳
نماهنگ انا اعطیناک الکوثر
جدیدترین اشعار ” مشاهده “