نمیدونم چرا دلم گرفته
دل نگرون حال بچه هاتم
فکر نکنی که زینبت بریده
تا آخر دنیا داداش باهاتم
نمیدونم چرا دلم گرفته
بیا با هم یه ذره صحبت کنیم
به یاد روزای خوب مدینه
با هم دیگه امشب و خلوت کنیم
یادمه شرط ازدواجم بودی
گفتم محاله از حسین جدا شم
حتی اگه یه روز بیاد که با اون
منم باید راهی کربلا شم
قرار نبود تنهایی جایی بری
قرار نبود که من تنها بمونم
تو روی نیزه ها سفر کنی و
منم با نا محرما جا بمونم
اینقده حرف گودالو پیش نکش
اینقده روضه توی گوشم نخون
یه دل سیر میخوام تو رو ببینم
یه شب دیگه کنار زینب بمون
از این به بعد خواب به چشم نمیاد
از این به بعد با غصه ها مأنوسم
نیتم اینه امشبو حسین جان
زیر گلوتو هی تا صبح ببوسم
از نعلای تازه مرکباشون
باد خزون برام خبر آورده
خدا کنه دروغ باشه که گفتن
حرمله ام تیر سه پر آورده
دلت میاد فردا کنار گودال
حرمله به چشم ترم بخنده
دلت میاد ببینی از رو نیزه
دستمو خولی با طناب ببنده
نفرین به هر چی کوفه و کوفیِ
از هر چی بی وفائیِ دلخورم
افتاده به دلم داداش که من هم
شبیه مادرم لگد میخورم
.
.
شب عاشورا محرم ۱۳۹۹ حاج مهدی رسولی
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.