نوای غریبی رو لبهامه امشب
که یارم فقط اشک چشمامه امشب
یه جورایی دنیام به آخر رسیده
که شام غریبون زهرامه امشبی
زیر خاکه اما میگم خیلی زوده
هنوز توی خونم پر از بوی دوده
میسوزم از اون لحظه که بین غسلش
دیدم پای چشمای یارم کبوده
پاشو مثه گذشته ها با زینب
دلیل اون همه بگو بخند شو
جات خالیه تو خونمون عزیزم
وقت نماز شب شده بلند شو
باور ندارم که گذشته کارم از کار
دلبر و دلدار علی خدانگهدار
****
بمیرم حسن بی امون گریه میکرد
کنار تنت نیمه جون گریه میکرد
همینو بگم از عمیقی زخمت
کفن بعد غسل تو خون گریه میکرد
صدای علی گفتنت توی گوشم
غم رفتنت سنگینه روی دوشم
هنوزم برام باورش سخته باید
لباس عزا واسه زینب بپوشم
سخته ببینم زیر خاکه یارم
من موندمو غمای بی شمارم
خودت بگو چیکار کنم با این غم
حالا که دیگه فاطمه ندارم
خونِ تنت مونده هنوز رو در و دیوار
زندگی خوش علی خدانگهدار
جدیـدتـرین اشعار در ایـتا: کلیک کنید
جدیدترین اشعار در تلگرام: کلیک کنید
کربلایی وحید شکری
فاطمیه دوم سال ۱۴۰۲
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
Mohjat.Net
.