نور دلای کربلایی اشکه * سید مجید بنی فاطمه

من زیر دین سلطانم سر در گمم من حیرانم در اختیار دست تو جانم ای جانم نفس نفس می خوانم تویی تویی…

من خراب سبوی تو هستم فدایی روی تو هستم سگ سر کوی تو هستم حیدر حیدر تو تو دستته عالم امکان تو…

مهر مادری بارونه قلب من به تو مدیونه نور چادر زهرایی تاریکی رو میسوزونه توی روضه هایی که قدم میزنی واسه دلخوشی…

میرسد قصه به آن جا که علی دلتنگ است میفروشد زرهی را که رفیق جنگ است چه نیازی دگر این مرد به…

برادر نمانده مرا جان به پیکر یا حسین اگر چه زدم لطمه بر روی خود علم را گرفتم به بازوی خود اگر…

من تو رو دارم هیچی نمیخوام کرب و بلاته آخر دنیام من نمیدونم چقدر تو خوبی هوا تو کردم دم غروبی مهربون…

تو فراتر از نوری ماورای احساسی نسیم سحرگاهی تو بوی گل یاسی تویی تو که خورشید هر سحر با نگات طلوع میکنه…

ملیکه لعن الله علی قاتلیک به مقامت نمیرسه کسی که شهیده دیگه دنیا شبیه تو ندیده خدا مثل تو رو نیافریده ایتها…

داده است خدا مقام بالا به نجف تعظیم کند دِیر و کلیسا به نجف دنبال خداست حاجی و بی خبر است از…

زینت بابا اومده آبروی دنیا اومده چقدر شبیه فاطمست خوده خوده زهرا اومده حسین خودش با اینکه دل از عالمین برده این…