نگران بودی کاش علمدارت بود | سیدرضا نریمانی ۱۴۰۳ | متن شعر

بازدید: 86 بازدید
سید رضا نریمانی

نگران بودی

کاش علمدارت بود در امان بودی

نگران بودی

کشته ی گرسنه ی دم اذان بودی

نگران بودی

گریه به اون ساعت گرم و تار میکنم

مثل رباب از سایه فرار میکنم

عالمو به داغ حسین دچار میکنم

اون همه فریاد زدی

حریف دِرهم نشد

حتی علی اکبرم

اینقده دَرهم نشد

غریب مادر حسین

****

رو سیاه بودن

نصف جمعیت همه تو قتلگاه بودن

بی ادب بودن

خیلیاشون از کشتنت عقب بودن

نیمه ی شب گریه به اون لباس میکنم

خواب میبینم به شمر التماس میکنم

تنت رو از زیر لگد خلاص میکنم

زمین که خوردی تو رو

از سر مقتل زدن

تا ته گودال حسین

تو رو مفصل زدن

غریب مادر حسین

****

نیزه خم میشد

هر چی بیشتر میگذشت از تو کم میشد

دشمنات بودن

خیلیا فکر بعد کشتنت بودن

روضه ی قتلگاهتو مرور میکنم

النگومو میدم سنانو دور میکنم

با چادرم کفن برا تو جور میکنم

یه کنج از این قتلگاه

به زینبم جا بده

من نرسیدم حسین

به تو خدا شاهده

غریب مادر حسین

نظرتون درباره شعر این نوحه چیه؟
لطفا برامون بنویسید

 

▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت

جهت دانلود صوت کلیک کنید
مداحی جدید؛ سیدرضا نریمانی
شب دوم مشایه ماه صفر ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکه‌های اجتماعی

eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
Mohjat.net
.

متن کامل »