نیزه با گریه هام راه نیومد سید مجید بنی فاطمه + متن شعر

بازدید: 105 بازدید
سید مجید بنی فاطمه
.

نیزه با گریه هام راه نیومد

متن شعر

نیزه با گریه هام راه نیومد

شمشیر برید و کوتاه نیومد

آتیش از آسمون اومد اما

بارون روی لبت آه نیومد

میترسم نسیم تنتو جا به جا کنه

حالا که بی کفن شدی

کاشکی آفتاب حیا کنه

آه ای برادر من از کجا برات کفن بیارم

منی که حتی معجرم ندارم

حسین جان حسین جان

****

گودال پیروهن پیکرت شد

خنجر شونه ی موی سرت شد

بعد از غارت عمامه ی تو

ای وای نوبت انگشترت شد

دیدم پیکرت روی این خاک رها شده

جلو چشمای مادرت

سرت از پشت جدا شده

آه ای برادر محاصنو گرفته دست نامرد

تقصیر من شد تو رو زیر و رو کرد

حسین جان حسین جان

****

دیدم مصیبت کربلا رو

داغِ مجلس نامحرما رو

بستم با دستای بسته هر بار

زخم تک تک این بچه ها رو

از رو نیزه ها دیدی هر بار منو زدن

بین گودال زدن تو رو

بین بازار منو زدن

آه ای برادر گوشواره های دخترت رو بردن

با گونی کهنه سرت رو بردن

حسین جان حسین جان

برای دانلود صوت کلیک کنید

سید مجید بنی فاطمه
شب ۱۰ ماه محرم ۱۴۰۴
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
Rubika: @mohjat_net
www.Mohjat.Net

متن کامل

.