نیمه شب در خرابه وقتی که
ربنای قنوت پیچیده
بعد زاری و هق هق و گریه
چه شده این سکوت پیچیده
عمه اش گفت خوب شد خوابید
چند شب بود تا سحر بیدار
کمکم کن رباب جای زمین
سرِ او را به دامنم بگذار
آمد از بین بازویش سر را
تا که بردارد عمه اش ای داد
یک طرف دخترک سرش خم شد
یک طرف سر به روی خاک افتاد
شانه اش را گرفت با گریه
به سرِ خویش زد تکانش داد
تا که شاید دوباره برخیزد
سرِ باباش را نشانش داد
دید نیلوفر است با دستش
زخمهای شکفته اش را بست
دید چشمان نیمه بازش را
پلک آتش گرفته اش را بست
میکشید از میانِ آبله ها
خارها را یکی یکی آرام
یادش افتاد شِکوه هایش را
پیش بابا یواشکی ها را
هر زمان بر لبت تلاوتی از
سوره ی کهف میرود بابا
عمه آنقدر اشک میریزد
که دلم ضعف میرود بابا
طول و عرض خرابه ام مثل
قفس کوچک پرنده شده
شامیان جمع میشوند ببین
گریه ی من بساط خنده شده
شبِ از روی ناقه افتادن
دست و پایم شَدید میلرزید
مثل گنجشک قلب من میزد
بدنم مثل بید میلرزید
حرف هایی که با تو میگویم
من به عمه نگفتم ای بابا
دنده هایم شکست از لگدی
ساعتی ریسه رفتم ای بابا
تا به هوش آمدم فقط دیدم
کاروان رفته است و تنهایم
بانوی قد خمیده ای آمد
گفت من مادر تو زهرایم
خواب رفتم به روی دامانش
خواب باغ بهشت میدیدم
خواب آغوش گرمت ای بابا
خوشیِ سرنوشت میدیدم
خواب سوغاتی علی اکبر
خواب دو گوشواره ی زیبا
خواب گهواره ی علی اصغر
خواب طفل رباب در رویا
خواب خوابیدنم در آغوشت
خواب رویایی عمو عباس
خواب دیدم که خواب میبینم
گرمِ لالایی عمو عباس
خواب دیدم سیاه شد دنیا
خواب دیدم پریدم از خوابم
خواب خوبم خراب شد بابا
هیچ خیری ندیدم از خواب
هردو دستم گرفت در مُشتش
سرِ خود بین دستها بُردم
هرچه کردم نشد فقط میزد
سیلی و پشتِ دست میخوردم
دستم از دست او در آوردم
که بگیرم به دست رویم را
تو نگو دستِ من رها کرده
که بگیرد به دست مویم را
.
شب جمعه شب زیارتی امام حسین
متن روضه حضرت رقیه
کـتاب مـداحی تخفیف ویژه » مـشاهده
دانـلود کتاب مداحی رایـگان » مـشاهده
گـلچین شـعر و صـوت هـا » مـشاهده
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.