هرکس که نهد پای بر آن خاک سر کو
ذکرش همه این است که گم گشته دلم کو
یا اباعبدالله یا اباعبدالله
من از اثر عشق سیه بخت و سیه روز
او از مدد حُسن سیه چشم و سیه مو
یا اباعبدالله یا اباعبدالله
دیباچه ی امید من آن صفحه ی رخسار
سرمایه ی سودای من آن حلقه ی گیسو
یا اباعبدالله یا اباعبدالله
جمعی همه آشفته ی آن سنبل مشکین
شهری همه شوریده ی آن نرگس جادو
هم لاله نرسته است بدین آب و بدین تاب
هم گل نشکفته است بدین رنگ و بدین بو
من تشنه لب ساقی و او طالب کوثر
حاشا که رود آب من و شیخ به یک جو
یا اباعبدالله یا اباعبدالله
برخاست ز هر گوشه بلایی به کمینم
تا دیده ام افتاد به آن گوشه ی ابرو
یا اباعبدالله یا اباعبدالله
آهوی من آن کار که با شیردلان کرد
هرگز نکند شیر قوی پنجه به آهو
حسرت برم از خسرو و فرهاد که در عشق
نه زر به ترازویم و نه زور به بازو
یا اباعبدالله یا اباعبدالله
زیبا صنما پرده ز رخسار برانداز
تا بر طرف قبله فروغی نکند رو
یا اباعبدالله یا اباعبدالله
عشق آمد و آتشی به دل در زد
تا دل به گزاف لاف دلبر زد
آسوده بُدم نشسته در کنجی
کآمد غم عشق و حلقه بر در زد
شاخ طربم ز بیخ و بن برکند
هرچیز که داشتم بهم بر زد
گفتند که سیم بر نگار است او
تا رویم از آرزوی او زَر زد
طاووس رخش چو کرد یک جلوه
عقلم چو مگس دو دست بر سر زد
از چهره ی او دلم چو دریا شد
دریا دیدی که موج گوهر زد
عطار چو آتشین دل آمد ز او
هر دم که زد از میان اخگر زد
بکش چون صید و در خونم بغلتان
حسین جان حسین جان
تماشا کردن از تو پرپر از من
حسین جان حسین جان
یا اباعبدالله یا اباعبدالله
حاج محمود کریمی
شب ۳ فاطمیه اول ۱۴۰۳
جدیدترین اشعار ” مشاهده “