تاریخ انتشار:
بازدید: 1,146 بازدید



هر بار دلم خسته شد از بار گناهی متن شعر مداحی
هر بار دلم خسته شد از بار گناهی
شرمنده و بی تاب کشیدم دو سه آهی
با اشک نشستم دم العفو گرفتم
در باز دمم دیده نشد ذره گناهی
یک بار نشد راه ببندی و بگویی
برگرد برو عاصیِ گم کرده راهی
بخشیدی و گفتم چه کنم چاره من چیست
از نور دلم کم شده و مانده سیاهی
خوردم به درِ بسته رسیدم به امید
یک گوشه چشمی نظری نیم نگاهی
از اَسئَلُکَ پر شده این کاسه خالی
دستی برسان ای کرمت لایَتَناهی
این سلسله کوه خطاهای پیاپی
در سجده شد از لطف تو تبدیل به کاهی
ابلیس به عشق منو تو کرد حسادت
میگفت هراسان چه گدایی و چه شاهی
از دور و برم دور شد آن گاه که گفتم
یا راحم و یا ساتر و یا رب الهی
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net
