هر زمان که داغ دیدم از جگر گفتم حسین
هرچه غمها بیشتر شد بیشتر گفتم حسین
وقت هر سردرد مادر یاد زینب بوده ام
لحظه ی شرمندگی های پدر گفتم حسین
صبح تا شب یا علی گویان قدم برداشتم
بعد از آن در خانه از شب تا سحر گفتم حسین
خواب دیدم که مرا سوی جهن میبرند
لاجرم در خواب هم آسیمه سر گفتم حسین
بچه ام دنیا که آمد من سپردم دست تو
هر زمان رفتم کنار محتضر گفتم حسین
روضه خوان میگفت نام تو دلیل گریه است
گریه کردم بعد از آن بار دگر گفتم حسین
.
شب جمعه شب زیارتی امام حسین
متن روضه امام حسین
کـتاب مـداحی تخفیف ویژه » مـشاهده
دانـلود کتاب مداحی رایـگان » مـشاهده
گـلچین شـعر و صـوت هـا » مـشاهده
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.