همسایه ها مردم دگر راحت بخوابید
زهرای من رفته سفر راحت بخوابید
آن دختری که باعث آزارتان بود
مهمان شده نزد پدر راحت بخوابید
با دست خود هستی خود را دفن کردم
شد پیر خیبر بی سپر راحت بخوابید
فکر خبر بودید از بیمار بد حال
جان داد زهرا بی خبر راحت بخوابید
بانوی من با سینه مجروح رفت و
من ماندم و این میخ در راحت بخوابید
حوریه انسیه که سیلی نمیخواست
کشتند او را در گذر راحت بخوابید
با خنده هستی مرا آتش کشیدند
دامان زهرا شعله ور راحت بخوابید
شاعر: قاسم نعمتی
***
بر سوخته باغ ما دگر سر نزنید
این خانه آتش زده را در نزنید
از ما که گذشت مادری را دیگر
در خانه به پیش چشم دختر نزنید
.
سه شنبه ۹ دی ۹۹ کربلایی حسین طاهری هیئت هفتگی فاطمیه اول
.
متن مداحی / متن شعر / اشعار مداحی
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjatt.blog.ir
Mohjat.net
.