


همه با دامن آتش گرفته رو به گودالند
متن شعر
همه با دامن آتش گرفته رو به گودالند
فتاده بین میدانی نمیبینم مسلمانی
یکی زد دو تا زد همه صورتت عوض شد
پر از خون شد این خاک رنگ تربتت عوض شد
خیمه ی زنها رو ببین چه آتیشی
بیفته زینب رو زمین بلند میشی
حسین جان حسین جان
مظلوم من حسین جان
****
سر پیراهن تو گریه ی ما رو درآوردن
میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی
تو و گودال طوفانی فتاده بین میدانی
زمینو بگردی پره یال ذوالجناحه
خدایا کمک کن مادرش تو قتلگاهه
شکسته شکسته سر روی تنت میذارم
که باید سه ساعت از تو نیزه در بیارم
چکمه ی روی سینتو نمیبخشم
حسین اون سه ساعتو نمیبخشم
برداشتن عمامتو نمیبخشم
حسین اون سه ساعتو نمیبخشم
حسین جان حسین جان
جانم حسین حسین جان
****
خبر داری تو که رفتی به کوچه گردی افتادم
به من از تو فقط هجران رسید آن هم چه هجرانی
تو که شاه شهیدانی چرا گیسو پریشانی
بریده بریده نفسی دیگه ندارم
نگاه کن که سمت شام و کوفه رهسپارم
ببین به دست من طناب هلال من
ناله بزن بزم شراب به حال من
حسین جان حسین جان
جانم حسین حسین جان
حاج مهدی رسولی
شب ۱۱ ماه محرم ۱۴۰۴
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
Rubika: @mohjat_net
www.Mohjat.Net

