


همه با دامن آتش گرفته رو به گودالند نریمان پناهی
مـتن شـعر
همه با دامن آتش گرفته رو به گودالند
تو با یک پیکر بی سر عجب شام غریبانی
منو پاره گریبانی تو و گودال طوفانی
یکی زد دو تا زد همه صورتت عوض شد
پر از خون شدی تو رنگ تربتت عوض شد
حسین جان حسین جان
جانم حسین حسین جان
****
سر پیراهن تو گریه ی ما رو درآوردن
میون این همه کشته چرا تنها تو عریانی
فتاده بین میدانی نمیبینم مسلمانی
زمینو بگردیم پره یال ذوالجناحه
خدایا کمک کن مادرش تو قتلگاهه
شکسته شکسته سر روی تنت میذارم
که باید سه ساعت از تو نیزه در بیارم
حسین جان حسین جان
جانم حسین حسین جان
****
خبر داری تو که رفتی به کوچه گردی افتادم
به من از تو فقط هجران رسید آن هم چه هجرانی
تو که شاه شهیدانی چرا گیسو پریشانی
بریده بریده نفسی دیگه ندارم
نگاه کن که سمت شام و کوفه رهسپارم
به دستم طنابو حال و روز من خرابه
بدون تو داداش جام تو مجلس شرابه
حسین جان حسین جان
جانم حسین حسین جان
کربلایی نریمان پناهی
شب ۴ ماه محرم ۱۴۰۴
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.Mohjat.Net
