همه زخمی و همه مرحمی
همه شادی و همه ماتمی
تو که هم زیادی و هم کمی
تو مگر چه کاره عالمی
ای جان حسین
تو نشسته ای و من آن طرف
تو بدون پیروهن آن طرف
تو مرا صدا بزن آن طرف
که بیا بیا که تو محرمی
ای جان حسین
و به یمنه رزق الورا
و هو الشهید بکربلا
به که گویم این همه ماجرا
که خدا و بنده توامی
ای جان حسین
تو قیام عشق و شهامتی
همه قدی و همه قامتی
تو بیا که صبح قیامتی
تو بیا که ظهر مُحرمی
***
ز خانه ها همه بوی طعام بشنیدم
ولی به جان عزیزت گرسنه خوابیدم
***
در شام شام دخترکت تازیانه بود
عمه تمام خرج سفر را حساب کرد
کربلایی حسین طاهری / شب پنجم ماه صفر 1396
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست