همه میگفتن چشماش | وحید شکری ۱۴۰۳ | متن شعر

بازدید: 85 بازدید
کربلایی وحید شکری

همه میگفتن چشماش

به باباشش رفته

طرز نگاهاش به باباش رفته

حالت لبهاش به باباش رفته

حتی مژه هاش به باباش رفته

حالا ترک های لبت

به بابات رفته

بی حالی بدنت به بابات رفته

طرز گریه کردنت به بابات رفته

به بابات رفته

تیری که از گلوت رفته

به سینه ی بابات رفته

تو چشمات رفته

نای تلظی کردن از

رو لبهات رفته

منمو هزار آرزوی بر باد رفته

آنام علی آنام علی

برگرد عزیز من تنهام علی

****

داری بالای نیزه

میری تاب بازی

حرمله میکرد جلوت آب بازی

خدا گلم رو دیگه نندازی

میندازی پیش سنان نندازی

ماشا الله قد و قامتت

به عباس رفته

روی نیزه بستنت به عباس رفته

خنجر خوردن تنت به عباس رفته

به عباس رفته

مادر گلوت مثه چشای عباس رفته

گل یاس رفته

خلخال مادرت برا التماس رفته

از تو هرچی که بوده

حتی لباس رفته

آنام علی آنام علی

لبخند نازتو میخوام علی

نظرتون درباره شعر این نوحه چیه؟
لطفا برامون بنویسید

 

▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت

جهت دانلود صوت کلیک کنید
مداحی جدید؛ کربلایی وحید شکری
شب هفتم ماه محرم ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکه‌های اجتماعی

eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
Mohjat.net
.

متن کامل »