سلام آقای من
هنوز خشکه لبهات
میباره بارون اشکای من
آقای من
همه تنم پر از تیر شده
برو که الآنشم دیر شده
چه خبره تو دل بچه هات
برو خدا به همرات
دیر برسی همه رو میزنن
دوباره فاطمه رو میزنن
چه مدینه ای شده کربلات
برو خدا به همرات
غروب قتلگاه و داغ زینب
دیر برسی میرن سراغ زینب
میون نامحرما صبح فردا
چجور بشه سوار ناقه زینب
حسین حسین
****
لب ساحل دیدی
ماهی افتاده در گل دیدی
منو از دور آقا
بین تیراندازا مشکل دیدی
آخرین باره میزنم صدات
دستای بریده ی من فدات
علقمه کنار رود فرات
یه دریا خون ازم رفت
کشته ی روز دوشنبه ببین
مثل زهرا ماه ام البنین
بی هوا با صورت افتاد زمین
ابالفضل تو هم رفت
دیگه جوون تو خیمه ها نداری
میخوای بلندشی اما نا نداری
شده علمدارت هم ارباً اربا
برای بردنم عبا نداری
حسین حسین
****
خدا یار زینب
راهی کوچه بازاره زینب
دیگه از بعد تو
شمره قافله سالار زینب
به رقیمون میفته نگاش
چادری رو که خریدم براش
میبره خولی برا بچه هاش
شبونه با سر تو
ساقی حرم شد از غصه آب
ناموس منو تو رو با طناب
میبرن میون بزم شراب
چه نامرتب میشه حنجر تو
وقتی که قرآن میخونه سر تو
میزنه همزمان با خیزرونش
روی لبای تو و اصغر تو
▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت
مداحی جدید؛ محمدحسین حدادیان
شب تاسوعا ماه محرم ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکههای اجتماعی