همین امروز اکبر داشتم حیف
همین امروز اصغر داشتم حیف
ندارم طاقت نا محرما رو
که من هفتا برادر داشتم حیف
کمانی تر از این خواهر نمی شد
حریف گریه مادر نمی شد
می ببخشی خواهرت زیر کتک بود
گلوت از این مرتب تر نمی شد
کنار ناقه های بی جهازم
میخندن بر منو سوز و گدازم
جنازت رو نمی شناختم ولی تو
دارم میرم بیا تشیع جنازم
رباب این تیر دنیاتو گرفته
سکینه شمر باباتو گرفته
کنار ناقه عریان سنانه
ببین عباس کی جاتو گرفته
رباب است و دلی پُر تاب مهتاب
نتاب امشب بِروی آب مهتاب
نزار موی یتیما رو ببینند
نتاب امشب به ما مهتاب مهتاب
زدن از پیش رو از پشت ای داد
زدن با سیلی و با مشت ای داد
جدا از پیکرت اصلا نمی شه
حرامی دخترت رو کشت ای داد
شاعر: حسن لطفی
.
.
شب عاشورا محرم ۱۳۹۹ کربلایی محمد حسین پویانفر
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.