هم دلتو شکستن هم حرمتتو شکستن » حسین ستوده ۱۴۰۲ + متن شعر

بازدید: 1899 بازدید

هم دلتو شکستن هم حرمتتو شکستن

هم تنتو دریدن هم صورتتو شکستن

یه جوری بی حالی انگار یه ساله توی گودالی

یه جوری افتادی انگار یه سال میشه که جون دادی

میبینی شرمندم زخماتو هرجوریه میبندم

چیکار کنم بازم چادر روی تن تو میندازم

نفس بکش نشکن نفسم رو داداش

بیا بریم خُب به فکر زینبم باش

روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد

قربان آن آقا که انگشتر ندارد

****

هم سرتو بریدن هم یه قطره آب ندادن

هم تو رو کشتن اینجا هم بالا سرِ تو شادن

حق بده نشناسم چیزی نذاشتم از تنت واسم

چی به سرت آوردن انگشتو انگشترتم که بردن

ای تن افلاکی موندی چرا برهنه و خاکی

خونت حسین چسبیده به سُم مرکب

چیکار کنه با این غم و غصه ها زینب

روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد

قربان آن آقا که انگشتر ندارد

جهت دانلود صوت کلیک کنید

.

با نوای کربلایی حسین ستوده
گلچین مداحی های صفر ۱۴۰۲
دانلود بسته صفر ۱۴۰۲ » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.

مطالعه بیشتر