وقتی درو سوزوندن
لگد به در کوبیدن با هم
درو زدن به پهلوت محکم
صدا زدی که فضه بچم
تا پشت در افتادی
چهل نفر هجوم آوردن
کشون کشون علی رو بردن
خاطر زینبو آزردن
تا اومدی تو کوچه
گرفتی دست به پهلوت مادر
مُغَیره دست به شمشیر برد و
غلافو زد به بازوت مادر
وقتی رسیدی مسجد
چشات به صحنه ای شد خیره
دلت یه جایی رفت تا دیدی
روی سر علی یه شمشیره
کجا بودی تو گودال
یکی میزد به حنجر خنجر
اَخنَس اومد برا انگشتر
خولی میگشت به دنبال سر
رفتی و دور از چشمت
به خیمه ها هجوم آوردن
همه چیو غنیمت بردن
سه ساله تو رو آزردن
قافله سالار من
کجایی ای دوای دردم
پی تو هر کجا میگردم
تو رو تو قتلگاه گم کردم
ای بدن صد پاره
رو خاک این صحرایی
چرا مُقَطَعُ الاَعضایی
بگو کجا برم تنهایی
وای من از عاشورا
زمین و آسمون غمگینه
یه خواهری داره میبینه
یکی میشینه روی سینه
.
شب عاشورا محرم ۱۴۰۰ حاج امیر کرمانشاهی
آرشیو متن اشعار محرم ۱۴۰۰ »» کلیک کنید
.
کــتاب مــداحی جدید »» کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید
اشعار جهت استفاده مادحین منتشر میشود
مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
صفحات مهجه در فضای مجازی. لطفا فالو کنید
www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.