پاشو ببین علی جان
تو توی خاکی و من
چرا هنوز نمردم
پاشو ببین که شعله ها
برا تو دم گرفتن
گهواره ی سوخته رو
به زور ازم گرفتن
من روی قبرت آب میریزم
تو خاک آروم بخواب عزیزم لای لای
لالایی زود گذشت شیش ماه
لالایی فی امان الله
****
تو از حرم که رفتی
و ان یکاد میخوندم
کاشکی سفیدیای
گلوتو میپوشوندم
دیدم روی سه شعبه بود
خونِ گلوی بچم
حتی داره از توی قبر
میاد بوی بچم
تو خاکی یا تو آسمونی
میخونه قنداقه ی خونی لای لای
لالایی زود گذشت شیش ماه
لالایی فی امان الله
****
اون چیزی که تو لشکر
پیدا نمیشه رحمه
میرم تا هیچکی جای
قبر تو رو نفهمه
دارم میرم ولی بازم
میام عزیزترینم
خدا نیاره سرتو
رو نیزه ها ببینم
نبینمت تو آفتابی
چجوری رو نیزه بخوابی لای لای
لالایی زود گذشت شیش ماه
لالایی فی امان الله
▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت
مداحی جدید؛ سید مهدی حسینی
شب هفتم ماه محرم ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکههای اجتماعی