چقدر شلوغ گودال لرزه رو تنم نشسته
یه تنه زخمی بین این همه نیزه شکسته
دوست دارم برم تو گودال بغل عمو بمیرم
همینم بسِ برا من جلو یک تیر و بگیرم
کاشکی میشد که عمه نبینه
میخواد بشینه قاتل رو سینه
ای وای باورم نمیشه انگار شمرِ که رسیده
بین ناله های زهرا قاتل خنجر و کشیده
واویلا صدای هل من ناصرِ
واویلا عموم شده محاصره
همه اومدن برای غارت و غوغا و جنجال
اونی که نیزه نداشته با عصا اومده گودال
نمیخوام بین ما دیگه این همه فاصله باشه
نمیخوام سر تو دست خولی و حرمله باشه
میشه که از من نگیری روت و
حالا که قاتل گرفته موت و
برگرد خیمه رو نگاه کن
چشما خیره سمتِ گودال
اینجا مادرت رسیده
اونجا عمه رفته از حال
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.