کاش میشد که نسیمی خبرت را ببرد حاج محمود کریمی + متن شعر

بازدید: 1,984 بازدید
محمود کریمی
.

دانلود مداحی کاش میشد که نسیمی خبرت را میبرد

مـتن شـعر

کاش میشد که نسیمی خبرت را میبرد

خبر سوختن بال و پرت را میبرد

کاش میشد که زبان دور لبت چرخاندن

اثری داشت که سوز جگرت را میبرد

کاش جای عطشی که رمقت را برده

خواب می آمد و چشمان ترت را میبرد

توی روی دست پدر عازم میدان بودی

یا که تقدیر گلویت پدرت را میبرد

لب زدن ها پدرت را نگرانت کرده

عطش تو نفس مختصرت را میبرد

فاصله کم شده و حرمله با قدرت زد

دست بابات نبود تیر سرت را میبرد

خوب شد تیر سه پر گر چه سپر را کج کرد

سنگرت بود و گرنه سپرت را میبرد

دست و پا میزنی اما پدرت حیران است

گلویت زیر عبا تا به حرم پنهان است

این طرف ناله و آن سوی ولی غوغا شد

گر چه لب خشک ولی چشم همه دریا شد

مادرش زد به سر و عمه کنارش افتاد

ناله زد وای علی خواهرش از جا پا شد

بدن کوچکِ از پوست به سر بند شده

دفن شد زیر لحد باز پدر تنها شد

بعد از واقعه یعنی دم غارت کردن

حرمله پشت حرم آمد و واویلا شد

مادرش گفت که ای حرمله لعنت بر تو

به روی نیزه نزن زخم گلویش وا شد

مادرش داشت کنار پسرش جان میداد

از غم سوختن بال و پرش جان میداد

برای دانلود صوت کلیک کنید

حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net

متن کامل