کنج زندون نفسم بریده و دلم شده خون
حال و روزم بده نداره سامون
غریبونه گوشه ای دارم میدم جون
بی قرارم سر رو زانوی غریبی میگذارم
غیر اشک و ناله سودایی ندارم
مثل بارون بهارمو می بارم
خلصنی یا رب ذکر لبم شد
افطار هر شب تاب و تبم شد
غم روی قلبه زارم نشسته
با تازیونه بالم شکسته
****
غل و زنجیر با تموم پیکرم شده درگیر
لحظه های آخرم شدم زمینگیر
خیلی وقته که از این زندگی ام سیر
خونه چشمام خیلی دل تنگ دلم واسه یتیمامم
بین تاریکی و ظلمت تک و تنهام
مرحمی نداره درد بی کسی هام
بالا نمیاد دیگه نفسهام
جونی نمونده تو دست و پاهام
کنج سیه چال تو احتضارم
در بین غربت چشم انتظارم رضا جانم
.
شب شهادت امام کاظم ۹۹ کربلایی نریمان پناهی
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjatt.blog.ir
Mohjat.net
.