

کنج سیاهچال غریبی عزیز داشت متن شعر مداحی
کنج سیاهچال غریبی عزیز داشت
پیری شکسته که جگری ریز ریز داشت
دلتنگیاش برای رضا سینه سوز بود
قلبی برای دخترکش ناله خیز داشت
با دستهای بسته فقط نا سزا شنید
زخم زبان قاتل او نیش تیز داشت
دیشب صدای سرفه او تا سحر رسید
زنجیر بین حلقه خود یک مریض داشت
زنجیر را کشید کمی قد کشیده شد
این استخوان پا چقدر خرده ریز داشت
او روی در شکسته و مادر به پشتِ در
تشییع او به روضهی زهرا گریز داشت
بر روی تخته پاره تنش گیر کرده بود
انگار لنگه در دو سه تا میخ تیز داشت
اول مدینه بعد دلم کاخ شام رفت
زندان هرآنچه داشت ویرانه نیز داشت
سر روی طشت بود و حرامی کنار طشت
نامرد بین دست شرابی غلیظ داشت
با گریه گفت عمه مرا میدهد نشان
نا محرمی که تکه کلام کنیز داشت
شعر: حسن لطفی
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net