کنون که راه نداریم از حرم به حسن
سلام میدهم از دور دم به دم به حسن
بدان که دم زدن از او به عزم شاعر نیست
به اذن وحی ادب می کند قلم به حسن
من از قدیم خدا را چنان که یادم هست
همیشه وقت دعا داده ام قسم به حسن
به دلبرانِ زمان یک کلام گفتم لا
هزار بار ولی گفته ام نَعَم به حسن
بهشت محو تماشای خود نخواهد کرد
مرا که هم به حسین است چشم هم به حسن
مُرید خُلق کریمش مکارم الاخلاق
و میکند همه جا اقتدا کرم به حسن
و سالهاست که در قصه ی حرم سازی
به جای مانده بدهکاری عجم به حسن
چگونه است که از کوچه های تنگ خیال
همیشه راه گریزیست لاجَرَم به حسن
چه قصه ایست که من بین واژه ها هربار
به کوچه میرسم انگار میرسم به حسن
دلم پر است از آن بی حیای عهد شکن
همان زنی که جفا کرد و داد سَم به حسن
همان زنی که سخن های ناروا گفته است
عجوزه ای که روا داشته سَم به حسن
و نادمیم قیامت به احتمال زیاد
از اینکه این همه پرداختیم کم به حسن
.
شب پنجم محرم ۱۴۰۰ سید مجید بنی فاطمه
آرشیو متن اشعار محرم ۱۴۰۰ »» اینجا کلیک کنید
.
کــتاب مــداحی جدید »» اینجا کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار با درج لینک مجاز است
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت ما نیست!!
مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.