کوثر و باده میگه علی علی کربلایی حسین ستوده + متن شعر

غم عشقت آقاجون دلو کرده پریشون شده این دل بی تابم به هوای تو مجنون نسیم کربلایی دلو کرده هوایی میخوام پر…

شکر خدا حسین که سینه زن شدم سینه زنه غمِ شاه بی کفن شدم از روزی که تو این راه گفتم اباعبدالله…

من مست می عشقم هوشیار نخواهم شد وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد بیخود شده ام لیکن بیخود تر از این…

ماه محرم آمد دلها شد عاشورایی مثل شهیدان باشیم سر تا پا کربلایی عهد می بندیم از این پس رنگ دنیا نگیریم…

خدا کنه که عمه جون نبینه که صورت عمو روی زمینه ببین که راه نفسش رو بستن بی حیا پاتو بردار از…

سلام آقا سلام تو راه کربلام به امید خدا منم دارم میام با کوله بار اشکم با کوله بار آهم یه اربعین…

علمدارم میری و من بی قرارم علمدارم ای ماه شبهای تارم علمدارم دست حق پشت و پناهت علمدارم من غیر از تو…

بالا و پایین داره دنیا مگه نه این روزا هم میگذره زهرا مگه نه قول و قرارامون که یادت هست عزیزم هیچ…

خوشی ز عمر ندیده خدانگهدارت صنوبری که خمیده خدانگهدارت بپرس از حسنینت چگونه از مسجد علی به خانه رسیده خدانگهدارت نبود رسم…

دیدن چهرت شیرینه عین عسل حسن حسن حسن حسن محو جمال تو بودن اهل محل حسن حسن حسن حسن اسم تو شد…