کوفه پر از آوا شد علی مظلوم * کربلایی حسین طاهری

رفت و پشت سر دوون دوون منه خون جیگر حالا داره رو دستم میشه پرپر کی حال منو میدونه این صدای اذونه…

ندارد ابر اشکی را که ما داریم باران هم ندارد شور اشک دیده ما را نمکدان هم به دنبال دوای درد خود…

میرسه تو خونه یه صدای ناله بین دیوار و در بد تر از گوداله پشت در مادر گفت محسنم شد پرپر میرسه…

تشنگی شعله شد و چشم ترش را سوزاند هق هق بی رمقش دور و برش را سوزاند دست در دست پدر دختر…

خدا جلوه دارد به پیشانی تو فدای مناجات پنهانی تو شب روشن کوچه های مدینست پر از ریسه های چراغانی تو به…

روضه کوچه خودش اندازه صد سال حرفه روضه های فاطمیه حرف تازه کم نداره گریز روضه امشب همین باشه که زهرا تو…

آنکه بوده خاندانش از ازل مسکین منم آنکه بوده خاندانش صاحب احسان تویی جود و احسان تو را نازم که بین خانه…

نقله از زمخشری از قول پیمبر با شخص حیدر هرکی در افتاده ور افتاده توی دوزخ با سر افتاده مثه شیر بیشه…

روضه خوان خسته نباشی مادر روضه خواندی ز شه بی کفنم سی روز است حسین می گویی امشبی روضه بخوان از حسنم…

زائر حسینه هرکی چشمش توی روضه تر شه من زار اباعبدالله زار الله فی عرشه جانِ بلا دیده منم گریه ی خندیده…