گرگای درنده گریه میکنن | حسین طاهری ۱۴۰۳ | متن شعر

با یه تیر نگاه به منه رو سیاه سرم افتاد به پات که شدم سر به راه نگو پیشم نمون اینو از…

دل مجنون داریم حال پریشون داریم شبای فاطمیه هوای بارون داریم ذکر ما یا حسنه ارباب ما بی کفنه زهرا مادر بابامون…

ارث از نبی برده پیمبر بودنش را مانند زهرا مثل حیدر بودنش را از یوسف مصری زندانی بپرسید از ماه رویان علت…

ای شرر های غمت گشته شمع حرمت دشمنت هم نبود نا امید از کرمت تو جگر پاره زهرایی و پاره جگری بعد…

غم شده توی سینه انباشته نگاه تو هوامونو داشته خون شهیدا رو زمین ریخت تا پرچم تو باشه برافراشته تا لطف تو…

بذار برم عمه دیگه خستمو روی خاک افتاده بود و هستمو تاج سرم حق زهرا مادرم میبوسم دستتو ول کن دستمو خدای…

دو چشماش از بی وفایی تر پاهاش لرزون و دلش مضطر یه مرد تنها که تو صحرا شده رو دستاش گلش بی…

ای با خبر از درد همه ولی همه بی خبر از درد علی علی علی مولا دنبال اتحاد و یه عده دنبال…

کربلایی حسین طاهری
هفتگی اردیبهشت سال ۱۴۰۳

گرد جهان گردیده ام اما تو چیز دیگری زیبا فراوان دیده ام اما تو چیز دیگری صد ها سلیمان دیده ام اما…