گریه دوای اشتیاقه قلب عاشق
جونم فدای زائرای خاک صادق
اشکم نشونی از فراق و اشتیاقه
دلم اسیره اون مزاره بی چراغه
به یاد مزار بی سرات کنار همه کبوترات
بلند گریه میکنم برات
****
ادامه داره تا همیشه غربت تو
ماه و ستاره سایبون تربت تو
نه صحنی و نه گنبد و نه سایبونی
نه گریه و نه ناله و نه روضه خونی
صدام تا مدینه میرسه از اینجا که میزنم صدات
بلند گریه میکنم برات
****
به لطف تو ما شیعه ایم و سر فرازیم
اشاره کن تا اون حرم رو ما بسازیم
رو هم میزاریم کاشیاش و دونه دونه
میون اون صحن حوض اب و سقا خونه
یه روزی میام اون حرم یه روز میشینم پایین پات
بلند گریه میکنم برات
****
شهید شدی ولی پیکر تو دست نخورد
میان معرکه خون سر تو دست نخورد
اگر چه در اثر زهر میزدی پر و بال
ز تیر و نیزه به بال و پر تو دست نخورد
هزار شکر به پیروهن عبای شما
برابر نگه خواهر تو دست نخورد
اگر چه دست تو بسته شد با طناب ستم
به نقش اینه انگشتر تو دست نخورد
نفس نفس زدنت سخت شد ولی اقا
به ضرب تیغ کسی حنجر تو دست نخورد
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است