


گریه کنای کربلا روضه سلطان اومدن
متن شعر
گریه کنای کربلا
روضه ی سلطان اومدن
برای تشییع تنش
زنای نوغان اومدن
همه با شاخه ی گل یاد
زنای بنی اسد بودن
برای مقطع الاعضا
همه تو فکر سبد بودن
زین العابدین رسیده بود واویلا
تو بوریا تنش رو چیده بود واویلا
دنبال انگشت بریده بود واویلا
ان کنت باکیا لشی فلک للحسین
****
چی بگم از زهر جفا
غربت دنیا رو ببین
با دل خون پنجاه دفعه
تو کوچه ها خوردی زمین
توی کوچه جگرش میسوخت
ولی یاد آتیش در بود
وقتی خاکی شد عباش یاد
چادر خاکی مادر بود
امام حسن دلش شکسته بود واویلا
کنار مادرش نشسته بود واویلا
دنبال گوشواره شکسته بود واویلا
ان کنت باکیا لشی فلک للحسین
****
از مدینه ابن الرضا
اومده بالین پدر
ولی امون از کربلا
پدر اومد پیش پسر
آی امام رضائیا امشب
روضه یک جمله ی کوتاهه
زنای نوغان کجا بودید
اومدن زنای جراحه
تشییع بچه ی شیش ماهه
حسینو داغ علی اکبرش واویلا
میگرده با یاری خواهرش واویلا
دنبال تیکه های پیکرش واویلا
محمدحسین حدادیان
شهادت امام رضا ۱۴۰۴
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
Rubika: @mohjat_net
www.Mohjat.Net

