تاریخ انتشار:
بازدید: 1,944 بازدید



گر شود کافه مردم به حساب آلوده
قهوه چشم تو فالیست به خواب آلوده
زود تر میشکند توبه خشک از آن روی
سر سجاده کنم لب به شراب آلوده
زیر سنگ است به عشق تو علی جان دستم
که آه (کآه) عقیق یمنی شد به رکاب آلوده
نام ما را بنویسید به ایوان نجف
نشد از نام سگ کهف کتاب آلوده
دامن عصمتم از گرد عبادت پاک است
نشود بنده حیدر به ثواب آلوده
معنی از خیر گذشتن به درش بگذر باز
حیف از آن لب که بگردد به عتاب آلوده
شاعر: محمد سهرابی
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.
وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com
مهجه | www.Mohjat.net
@mohjat_net
