گر چه عالم پر بود هر روز از غوغای تو
هیچ روزی نیست مثل روز عاشورای تو
خواست گردد ملک نا محدود حق دریای خون
ریخت تا خون جبین بر طلعت زیبای تو
تا مقام قاب قوسین خدا را خون گرفت
غرق در دریای خون شد تا قد و بالای تو
بس که داری زخم تیر و نیزه و شمشیر و سنگ
نیست جای بوسه ای پیدا به سر تا پای تو
سر بر ار و باز ب بالای نی قران بخوان
ای تمام وحی در اوای روح افزای تو
کاش میشد اسمان تا حشر خاکستر نشین
وای بر من پرده خاکستر و سیمای تو
سنگ ها روی تو را کردند از بام اصطلاح
چوب در تشت طلا زد بوسه بر لبهای تو
داغ روی داغ امد مرحم زخم جگر
زخم روی زخم گل انداخت بر اعضای تو
خنجر عطشان قاتل از گلویت اب خورد
جای سقا بود خالی ای عطش سقای تو
تا خدا دارد خدایی تا جهان دارد حیات
میدرخشد روی نی روی جهان ارای تو
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.