گم کردم دست و پامو شب شب مراده * کربلایی حسین طاهری

متن مداحی تا که دیدمت من موندم مات و مبهوت نریمان پناهی تا که دیدمت من موندم مات و مبهوت آخه رد…

به وقار و شکوه برون آمد ز حرم چه میشود که سرم زیر پایش ببرم چشمم بر بانی کرم باز روی نبی…

فدای دردات تموم دردام من از خدا جز دیدنت چیزی نمیخوام برگرد عزیزم که خیلی تنهام یواشکی میگم به تو کبوده پاهام…

در اومده گلای رازقی همه با دلای شقایقی خونه علی شده نور نور اومده ملکه عاشقی مستم منه دیوونه دستم مثه پیمونه…

کهنه پیراهنتو تو بغلم میگیرم بوی خونت به مشامم میرسه دلگیرم آخرش یه روزی از غمت حسین میمیرم یادمه یه نانجیب با…

در کنار بسترت می نالم ای یار مُردم از ناله هات وقتی که گفتی خدانگهدار میمیرم از این درد و غم تو…

یک به یک آمدند کرب و بلا دور ارباب عشق جمع شدند مثل هفتاد و دو گل عاشق همه پروانه های شمع…

تک و تنها در این ویران سرایم اگر چه غرق در سوز و نوایم تویی تنها دلیل گریه هایم شد از داغ…

الشمر جالسٌ قاتل رو سینته هرکی که میرسه فکر غنیمته الشمر جالسٌ آبو صدا نزن رو خاک قتلگاه هی دست و پا…

زور و زر و تزویر نمودند تبانی دنیا شده آماده یک جنگ جهانی فریاد شیاطین جهانخوار یهودی بیرون زده از حنجره شاه…