گم کرده راهم در این شب تار * حاج مهدی رسولی

سه بار گفتم صلی الله علیک سحر رو به رو قبله سمت حرم دارم دق میکنم از دوری تو یه فکری کن…

خدا هم برای غمش بی قراره آخه اسم زهرا خودش گریه داره همه نوکرا ریزه خوار درش سلاطین همه خادم حیدرش گره…

یا زهرا الهی بمیرم به چه وضعی افتاده حالت توی بستری و شکسته شده هر دو بالت یا زهرا یا زهرا حلال…

من از غصه دوری تو میمیرم من از دست تموم شهر دلگیرم همین دیشب بود که خواب تو رو دیدم دیدم با…

یه روزی میون همین کوچه ها یه پستی غرورش رو محکم شکست نه تنها غرورش از اون ضرب دست که گوشواره مادر…

با زهیر و بریر و مسلم با حبیب و انیس و قاسم با سُوَید و سعید و سالِم مرد راه حسینیم در…

آقا الآن کجا عزاداری از گریه چند شبه که بیداری ما رم دعا کن اون زمونی که صورت روی ضریح میزاری عصرای…

اگر تو را نداشتم بدان خدا نداشتم آری خدا نداشتم اگر تو را نداشتم نبود اگر کرامتت نبود اگر طبابتت هزار درد…

من از خودم خسته شدم به محضر تو اومدم برس به دادم یا فارِجَ الهَم یا حسین یا کاشِفَ الغَم یا حسین…

نه مهلت که پیراهن تو ببویم نه فرصت که در ماتم تو بِگِریم حسین من خداحافظ ای برادر زینب به خون غلطان…