یادت میاد میومدم رو شونت
حالا باید یا از تنور خولی
یا از رو نیزه بگیرم نشونت
یه عالمه برا تو گریه کردم
یعنی صدای گریمو شنیدی
شبیه که خواب دیدم میای کنارم
یعنی تو هم خواب منو میدیدی
از دست اذیتای زجر و سنان
یه نفسِ راحتمم حروم بود
تو تاریکی یکی بهم سیلی زد
از زور دستش فهمیدم کدوم بود
اسیر این خرابمو میدونم
شبِ غمم دیگه سحر نمیشه
حتی اگه کور بشه هر دو چشمم
این گریه ها برام پدر نمیشه
باور کن این که روبروت نشسته
منم که از عشق تو جون گرفتم
زبونم از شوق تو بند اومده
کی گفته لکنتِ زبون گرفتم
بابا بیا ببین چقدر خمیدم
بابا بیا ببین که غرق دردم
زخمی تر از تموم زخمای من
سرِ توئه دور سرت بگردم
هرکسی از راه رسید منو زد
برا همینه گونه هام میسوزه
کبودیه صورتم از قدیم نیست
سهمیه ی سیلیای یه روزه
شبی که گم شدم میون صحرا
بابا چرا کنار من نبودی
عمه میگه وقتی بزرگ تر بشم
خوب میشه حتما جای این کبودی
من الذی ایتمنی
نظرتون درباره شعر این نوحه چیه؟
لطفا برامون بنویسید
▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت
مداحی جدید؛ سید رضا نریمانی
شب پنجم ماه صفر ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکههای اجتماعی