یادم نمیره پسرم به سینه ناخن زدنت
قد تو یه ذره نداشتیم که بپوشم به تنت
خوابیده بودی زیر خاک
دیدم هف هشتا نیزه رفت تو بدنت
وای که هر چقدر دقیق حرمله گلوت و زد
در عوض این نیزه دار اصلا هدف گیری نکرد
نیزه رو بی هوا زد حالت چشما تغییری نکرد
یادم نمیره پسرم کار تو به کجا کشوند
برای یه ساعتم جسم تو زیر خاک نموند
اون که سر خاکیت و برد
سرت رو با غلاف شمشیر می تکوند
***
داری میری تو میدون زود برگرد
میشه مادر پریشون زود بر گرد
به دل من بد افتاده عزیزم
برو اما علی جون زود برگرد
میدونستم گلو پاشیده میشه
گل امید مادر چیده میشه
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.