


یاد مظلومی حیدر افتادی
متن شعر
یاد مظلومی حیدر افتادی
تا میون کوچه با سر افتادی
رو زمین نشستی گفتی یا زهرا
یه دفعه به یاد مادر افتادی
آقا چه غمی کرد به دلت سنگینی
چند قدم راه میری و میشینی
همه ی کوچه رو تار میبینی
آقا خودتو کشون کشون میبردی
مگه از مغیره سیلی خوردی
ناموست جلو چشات کتک نخورد خداروشکر
کسی عمامتو از سرت نبرد خداروشکر
رضا جان سلطان
****
خاکِ توی حجره سرده سوزان نیست
تن تو کبوده اما عریان نیست
رو سرت عبا کشیدی حق داشتی
ولی شیرخواره ای زیرش پنهان نیست
آقا خاک حجره کجا شیب گودال
دست و پا زدن میون جنجال
چقدر عمه زینبت رفت از حال
آقا دم آخر پسری داشتی تو
به روی تنت سری داشتی تو
واسه تشییع پیکری داشتی تو
پنجه ای نرفته بین موی تو خداروشکر
نیزه ای نرفته به پهلوی تو خداروشکر
حسین وای
محمدحسین حدادیان
شهادت امام رضا ۱۴۰۴
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
Rubika: @mohjat_net
www.Mohjat.Net

