یه خونه میسازم دوباره برا تو
که شاید ببینم بازم خنده هات و
یه خونه میسازم که توش غم نباشه
یه خونه که قدت دیگه خم نباشه
یه خونه که تو اون برا غصه جا نیست
یه خونه که روی درش جای پا نیست
یه خونه میسازم درش گُر نگیره
که آتیش هیزم به چادر نگیره
ببین زندگیم و سوزوندن یه روزِ
علی مُرده باشه که سینت بسوزِ
بسوزِ همونی که هیزم آورده
الهی بمیرم به پهلوت چی خورده
تو اون دود و شعله چه زجری کشیدی
از امروز تو دیگه یه مادر شهیدی
اگه محسنت رفت می مونی به یادش
سه ماه دیگه می خواست به دنیا بیادش
بخون از تو چشمام تو شرمندگیم و
بمون تا بسازم بازم زندگیم و
یه خونه میسازم برات ای بهارم
همون اول از در میخ و در میارم
یه خونه که دو رو برش خار نباشه
رد دست خونیت رو دیوار نباشه
میبینی به گریه دیگه کارم افتاد
درِ خونه من روی یارم افتاد
نرو یار حیدر