


متن شعر
یه سفیر بی پناه از راه دور
روی ماه تو رو میبوسه حسین
جای مسلم که اسیر غربته
برو ای نامه به پابوسه حسین
برو بگو شلوغ بود نیزه فروشیاشون
پسر عمو دروغ بود همه ی نامه هاشون
حسین جان حسین جان
****
تشنه مردن برا من سعادته
مگه رو میزنه دریا واسه آب
انقدَر با تو یکی شدم حسین
تو رو میبینم تو انعکاس آب
غمِ ندیدن تو راه گلومو بسته
فدا سرت حسین جان اگه سرم شکسته
حسین جان حسین جان
****
اگه آفتاب میزنه به اون بدن
بذار آتیش بزنن این بدنو
قبل اینکه سرمو جدا کنن
فکر گودال تو میکُشه منو
چیزی نمونده واسم بغیر بی قراری
آقا چی میشه الآن عقیقتو در بیاری
حسین جان حسین جان
سید مجید بنی فاطمه
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

