یه شاه و یه سائل همینه ماجرامون * حاج امیر کرمانشاهی

خیمه ها پاره پاره دلم آروم نداره شام تارِ عمه زینب دیگه سحری نداره خیمه گاهی که بی حریمه آه دور عمه…

حرم حرم بی تو میدونی چی میشه برادرم گوشوارشو باید درآره دخترم گرفته محکم چادرش رو خواهرم کمین زدن پشت و پناه…

وقتی که میگم یا حسین انگاری که من پیش خدامو جای من کنج ضریحته ندی به کسی آقا تو جامو موقعی که…

شاید ازم بپرسن این روزا هنوز دوسش داری چی گرفتی از این سینه زدن از این عزاداری آخه روضه میری تو این…

حرارت عشقت چه آتشی داره ابر کراماتت چه بارشی داره ماه جمال تو چه تابشی داره گدای تو بودن عجب حال خوشی…

من قطره تو دریا دریا منو دریاب من بنده تو مولا دریاب منو ارباب غرق تمناتم قطره دریاتم اسیر رویاتم عاشق و…

تو مسیر زندگیم خیلی دلگیره روزگار بی حسین و کربلا این دنیا رو میخوام چیکار آب که از سرت بگذره مردن از…

از میان خیمه گاه میرسد چو قرص ماه با دم حسن حسن زد به قلب این سپاه نه زره داره نه تیغ…

الا ای قوم من جان محمد روح قرآنم ولی الله اعظم شهریار ملک امکانم زعیم و رهنما و نا خدا و فُلک…

من کی ام حُر گنهکار ابا عبد الله شده ام سخت گرفتار ابا عبد الله رهبر و سید و مولای همه توابین…