یه وقتی اومدی که من نایی ندارم
ببخش که اسباب پذیرایی ندارم
غصه سرم ریخته ببخش
وضعم بهم ریخته ببخش
بعد آتیش خیمه ها
موهام یه کم ریخته ببخش
قافله شهر شام رفت
میون ازدحام رفت
با گوشوارم باباجون
چند تا النگوهام رفت
از این و اون سرت رو دست به دست گرفتم
از نیزه ها آخر بابامو پس گرفتم
گمون کن اینجا سفرو
حالا که اومدی نرو
از تو موهات پاک میکنم
با معجرم خاکسترو
نه نه راستی معجری نست
آخ دیگه روسری نیست
از آستینای پاره معجر بهتری نیست
تموم راهو اومدم پای پیاده
روی تنم جای کبودیا زیاده
با کیا بودم روبرو
چیزایی دیدم که نگو
محله ی یهودیا خداروشکر نبود عمو
همون که راه آب بست
دستمو با طناب بست
سر علی رو رو نی جلو چش رباب بست
.
متن مداحی های ۱۴۰۰ از سایت مهجه
شب ۵ صفر ۱۴۰۰ محمدرضا بذری
آرشیو متن اشعار صفر ۱۴۰۰ »» کلیک کنید
اشتباهات تایپی متن مداحی را اطلاع بدید
.
www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.