سید مهدی میرداماد ( یکی بود یکی نبود ) ۱۴۰۳ + متن شعر

یکی بود یکی نبود

صورتم شده کبود

یکی بود یکی نبود

عمه بود بابا نبود

میزنن منو

حال من این روزا همینه بابا

میکِشه منو

انگاری از من داره کینه بابا

حرمله بازم در کمینه بابا

خرابه سرده

حالا به جای تو عمه بغلم کرده

چشمام تاره

دخترت از نبودنت خون میباره

شب خوابیدم وسط خرابه

نبودنت برای من عذابه

****

یکی بود یکی نبود

معجرو آتیش و دود

یکی بود یکی نبود

عمه بود عمو نبود

سخته گفتنش

ولی قد دخترش خمیده بابا

میشناسی منو

من رقیم موهام سفیده بابا

حالا رسیدی

خدا رو صدمرتبه شکر زجرو ندیدی

قصه چی بوده

زخمای خیزرونه که لبت کبوده

از پیشم دیگه نرو بابا جون

پره غمه صحبت بی صدامون

****

قلب تو از سنگه دست از سرم بردار

کُشتی منو پاتو از چادرم بردار

دستات چه سنگینه تا میزنی هربار

این بار زنجیرو از گردنم بردار

من موسپیدم نزن نزن نزن نزن

بچه شهیدم نزن نزن نزن نزن

اصلا میفهمی سه سالمه

دیگه بریدم نزن نزن نزن نزن

****

موهامو سوزوندی بَسِت نبود انگار

دنبالم افتادی دست از سرم بردار

چشمام نمیبینه بسکه کتک خوردم

گوشوارمو دیدم اون روز توی بازار

عمم میبینه نزن نزن نزن نزن

گریم میگیره نزن نزن نزن نزن

هرکی ه رد شد بهت میگفت

بچه میمیره نزن نزن نزن نزن

▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت

مداحی جدید؛ سید مهدی میرداماد
شب سوم ماه محرم ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکه‌های اجتماعی

eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
Mohjat.net
.

متن کامل