یکی دستور میداد غارتش کنید » محمدرضا نوشه ور ۱۴۰۲ + متن شعر

بازدید: 1518 بازدید
محمدرضا نوشه ور

یکی دستور میداد غارتش کنید

خواهرش داد میزد راحتش کنید

دافع البلایا سنان سیلی میزنه به کعبه الرزایا

دافع البلایا غریب گیر آوردنش چیکار کنم خدایا

خون تو شد مباح زخمی بی پناه

****

دسته جمعی با هم میزدن شدید

یه نفر میگفتش جایزم بدید

حرف بد شنیدم گشتم ولی دور و برم من یه محرمم ندیدم

حرف بد شنیدم به سختی نیزه از تن برادرم کشیدن

خون تو شد مباح زخمی بی پناه

جهت دانلود صوت کلیک کنید

.

با نوای سید محمدرضا نوشه ور
شب پنجم ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.

متن کامل »