یک اربعین گذشت و ندیدم تو را حسین * حاج محمود کریمی

نویسنده:
بازدید: 1770 بازدید
مهجه در تلگرام

یک اربعین گذشت و ندیدم تو را حسین

دیدم ولی کجا به سر نیزه ها حسین

ما بوسه میزدیم به پیشانی ات ز دور

تو می گریستی به غریبی ما حسین

تو روز بر فراز سنان هم زبان من

من در نماز شب به تو کردم دعا حسین

آن لحظه ای که از تو به مقتل جدا شدم

ای کاش میشدی سرم از تن جدا حسین

شکر خدا که بعد چهل مرحله فراق

شد قسمتم زیارت کرب و بلا حسین

از گوشه خرابه یتیم سه ساله ات

در کربلا رسانده سلام تو را حسین

لب بر لبت نهاد و سرت را به بر گرفت

آهی کشید و ناله زد و گفت یا حسین

یادم نمیرود که بر احوال من گریست

رأس تو در میانه تشت طلا حسین

در تشت خون گریست و از شرم آب شد

چوبی که خورد بر لب تو از جفا حسین

 

 

 

حاج محمود کریمی / ظهر اربعین ماه صفر 1398

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

متن کامل

فاطمیه 1402