نبودی و نپرسیدی که من کجا میرم
بعد تو با نامحرما میرم کجا میرم
حسین من پاشو که موقع اسارته
پاشو که خیمه غرق غارته حسین من
تو که جات رو نیزه نیست
بیا روی دامنم بشین
تو خدای غیرتی
دیگه دست بستمو نبین
به تو خیره موند چشام
هر کجا بری باهات میام
این قرار ماست داداش
حتی شام و مجلس حرام
حسین با اینکه رفتم توی بزم مردا
وَ ما رَأَیتُ اِلاّ جَمیلا
****
چیزی نگم پره غریبه شد جلو حرم
رقیه داد میزد کو معجرم چیزی نگم
چیزی نگم کسی نبود سپر بشه براش
شکست جلو چشام النگوهاش چیزی نگم
آرزوش آتیش گرفت
خیمه روبروش آتیش گرفت
اون گل سری رو که
تو زدی به موش آتیش گرفت
شبیه موی سرش
تو آتیش تنش میسوخت
می دوید و دامنش میسوخت
شبیه موی سرش
گلای رو پیرهنش می سوخت
حسین خیلی دویدم روی خار صحرا
وَ ما رَأَیتُ اِلاّ جَمیلا
.
شب عاشورا محرم ۱۴۰۰ حاج محمدرضا بذری
آرشیو متن اشعار محرم ۱۴۰۰ »» اینجا کلیک کنید
.
کــتاب مــداحی جدید »» اینجا کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار با درج لینک مجاز است
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت ما نیست!!
مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.