متن شعر
عشق دردسر دارد عاشقی خطر دارد
حاشا قلب عاشق دست از معشوق بردارد
جان طلب کن که جان دهم شاه کربلا
شوق آغوش تو به خون میکشد مرا
مرگ اگر مرد است گو نزد من آ
حَیَ عَلَی العَزا لِلحُسِین
حَیَ عَلی خَیرِ العَمَل
حُبُ الحُسِین اَجَنَنی
اَلموت اَحلی مِن عَسَل
منم یه روز عاقل بودم عشق تو مجنونم کرد
ز شهر عقل و عاقلا یکباره بیرون کرد
عقل از سر من پریده و دیوونگی جا گرفته
حرف اگه داری با خدا بزن عقلمو خدا گرفته
دیوونه ی حسینمو ویرونه ی حسینم
خراب و مست گوشه ی میخونه ی حسینم
اَنَا مَجنونُ الحُسِین
آی آدما ارباب ما بنده نوازی میکنه
یه عمریه نام حسین با دلا بازی میکنه
هرکس عاقله غمی داره روزگار درهمی داره
عاشق نشدی نمیدونی دیوونگی عالمی داره
اَنَا مَجنونُ الحُسِین
.
شب هشتم محرم ۱۴۰۰ محمد حسین حدادیان
آرشیو متن اشعار محرم ۱۴۰۰ »» اینجا کلیک کنید
.
کــتاب مــداحی جدید »» اینجا کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار با درج لینک مجاز است
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت ما نیست!!
مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
صفحات مهجه در فضای مجازی. لطفا فالو کنید
www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.